جنبه های مختلف رشد از بدو تولد تا 3 سالگی

تبلیغات

نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    اگر نتوانستیدمقاله مورد نظر خود را پیدا نکرده اید اینجا را کلیک کنید

صفحات جانبی

امکانات جانبی

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 31
    کل نظرات کل نظرات : 1
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 0

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 133
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 20
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 13
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 2
    آي پي امروز آي پي امروز : 44
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 7
    بازدید هفته بازدید هفته : 133
    بازدید ماه بازدید ماه : 563
    بازدید سال بازدید سال : 2166
    بازدید کلی بازدید کلی : 25635

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.188.218.184
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    negin - موفق باشی
    پاسخ: شمام همینطور - 1394/3/16

جنبه های مختلف رشد از بدو تولد تا 3 سالگی

رشد عاطفی(بدو تولد تا 3 ماهگی)

مادران جوان از احساس مادربودن لذت می برند و نوزاد کوچک آنها از احساس در آغوش کشیدن که تجربه 9 ماهه زندگی در بطن مادر را با آرامش وجود مادر، به او منتقل می کند. مادر می تواند واقعاً از نوزاد خود لذت ببرد. به آغوش کشیدن نوزاد می تواند امر خیلی زیبایی باشد، ساعات شیردادن می تواند لحظات خوبی برای مادر باشد تا احساسات مادرانه خود را نشان دهد و تجربه کند، با بازی کردن و نوازش کدن و ارتباط برقرار کردن با کودک آشنا شود. حتی نوازش دست مادر نوزاد را از گریه باز می دارد وقتی نوزاد خود را لمس می کنید، اگر او بدنش را می پیچاند، حرکت نشانه مستقل بودن اوست نه دلیل بر بی علاقگی و خوش نیامدنش از محیط اطراف. نکته جالب اینکه نوزاد شما قدرت فکر و احساس کردن را نیز دارد.
البته مغز او هنوز به رشد کامل خود نرسیده، ولی اگر اجسام را در فاصله زمانی کمتر از دو ثانیه و نیم از هم به او نشان دهیم آن را به یاد خواهد آورد والا آنرا جسم جدیدی تلقی می کند.
خوش آمدن و ابزار ناراحتی کردن تنها احساساتی هستند که مادران و دانشمندان کاملاً متوجه شده اند، ولی نوزاد در حال یادگیری است نوزاد تفاوت بین انسان و اشیاء را درک می کند او می آموزد که در وقت معینی انتظار غذایش را داشته باشد و اگر تغییری احساس کند، ناراحت خواهد شد.
نوزاد شما کاملاً منحصر به فرد است خصوصیات فردی والدین، رژیم غذایی مادر و خصوصیات ارثی همه دست به دست هم می دهند و کودک شما را منحصر به فرد می کند. اکثر نوزادان به راحتی آرام می شوند. ولی برخی به سختی آرام می گیرند، بعضی ها با تاب دادن، بغل کردن و شیردادن و لالایی گفتن هم آرام  نمی گیرند، اگر نوزاد شما اینگونه است که به سختی آرام می گیرد، نگران نباشید. به عقیده دانشمندان اعتماد به نفس مادر بیشتر از نحوه عمل او در مراقبت از نوزاد در برابر حوادث، اهمیت دارد. پس اعتماد به نفس داشته باشید.
برخی نوزادان به قدری آرام هستند که مادران جوان خود را دچار واهمه می کنند ولی نورسیده ها اصولاً دارای شخصیت آرامی هستند. محققین در مورد اثرات این اختلافات میان نوازادان عقیده دارند که نوزادانی که به هیچ وجه توسط مادر آرام نمی شوند در مقایسه با نوزادانی که ظرف چند دقیقه آرام می گیرند، احساسات متفاوتی نسبت به مادر پیدا می کنند، نوزادانی که از یک وضعیت به وضعیت دیگر به سرعت می پرند احتمالاً نیازهای خود را بهتر به والدین خود منتقل می کنند.
دلایل گریه نوزادان اغلب در مواردی مانند گرسنگی، تشنگی، خستگی و بی حوصلگی ظاهر می شود. گریه نوزاد اولین ارتباطش با شماست.
شبها فقط یک وعده غذا می خورد، از حمام گرفتن لذا می برد، مدفوع دوبار در روز دارد و در نزدیک وعده هایی غذا بیشتر زمان خوردنش خواهد بود. حدود 10 ساعت در روز بیدار است، شبها حدود 7 ساعت می خوابد.

رشد اجتماعی(بدو تولد تا 3 ماهگی)

والدینی که برای اولین بار صاحب فرزند می شوند اغلب تعجب می کنند از اینکه نوزاد آنها شخصیتی ویژه دارد. وقتی صاحب فرزند دوم شدند باز هم غالباً از مشاهده تفاوتهای فرزند اول ودوم خود تعجب می کنند. بین نوازادان از همان نخستین هفته های زندگی، تفاوتهایی در سطح فعالیت، واکنش به تغییرات محیط و تحریک پذیری بر می خوریم. نوزادای زیاد گریه می کند و دیگری خیلی کم، یکی بدون ناراحتی استحمام یا پوشک عوض کردن را تحمل می کند و آن دیگری لگد می زند و ناآرام است و... این خصوصیات شخصیتی وابسته به خلق را خلق و خو نامیده اند.
در یک ماهگی اگر کودک به چهره ای نگاه کند آرام می شود و برای کمک خواستن عمداً گریه می کند و اگر جسمی ظرف نیم الی 2 ثانیه دوبار در برابر دیدگانش ظاهر شود آنرا به یاد خواهد داشت و گرونه آن را به حکم جسم جدیدی می گذارد که اصلاً قبلاً ندیده است.
کودک خیلی زود به بی توجهی اطرافیان خود پی می برد. بی توجهی بزرگترها برای او، به معنی دوست نداشتن است. کودک از اینکه کسی او را دوست نداشته باشد، می ترسد. باید نشان بدهید که او را بسیار دوست دارید. طوری با کودک رفتار کنید که او احساس کند دنیا جایی خوب و دوست داشتنی است و همین باعث می شود در زندگی آینده مشکل جامعه ستیزی را نداشته باشد.
در نخستین مرحله زندگی اطفال با بحران اعتماد در برابر عدم اعتماد مواجه اند. در این مرحله فعالیتهای دهانی نوزاد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ایجاد حس اعتماد تنها مستلزم این نیست که نوزاد برای رفع نیازهای خود به توجه و محبت مادر متکی باشد بلکه در عین حال باید با او رابطه ای عاطفی برقرار نماید. چنانچه مادر یا جانشین وی به خواسته های مادر بی اعتنا باشند، نوزاد به مادر و سایر اطرافیان حتی خویشتن خود بی اعتماد می گردد. اگر این مرحله از زندگی با موفقیت سپری شود«امید» را برای کودک به ارمغان می آورد و وی را در آینده آماده تر می نماید.
در زمانهای مختلف با کودک حرف بزنید، بهتر است وقتی او بیدار است کاری را که انجام می دهید با صدای بلند برای او تعریف کنید. به این ترتیب کودک احساس می کند که برای اطرافیانش مهم است و او را دوست دارند. کودک متوجه حرف زدن شما می شود و با صداهایی که تولید می کند با شما ارتباط برقرار می کند.
هرچه محیط اطراف کودک فعال تر باشد کودک چیزهای بیشتری برای دیدن، شنیدن و آموختن دارد. به این ترتیب کودک باهوش تری خواهد شد. برای کودک وقت بگذارید و وسیله های مختلف را به او نشان بدهید. کودک را دعوا نکنید.
بازی به عنوان یک فعالیت اجتماعی در زندگی آتی کودک نقش بسزایی خواهد داشت. با کمی دقت می توانید بازیهای متعددی را با کودک خود انجام دهید. توجه به کارها و رفتارهای او، به شما می فهماند که به بازی نیاز دارد، حتی به شما می فهماند که با او چه بازی انجام بدهید.
کودک در هفته اول زندگی بسیار به نور حساس است نزدیک به غروب که هوای اتاق کمی تاریک است نوزاد را در آغوش بگیرید و در کنار کلید لامپ بروید. کودک را به شکلی در آغوش بگیرید تا بتواند روشنایی لامپ را ببیند. حالا کلید را بزنید و لامپ را در فاصله های کوتاه روشن و خاموش کنید. رفتارهای کودک در این یازی، بسیار جالب و دیدنی است. در پایان یک ماهگی نوزاد چشمان خود را به طرف صدا حرکت می دهد. یک جغجغه تهیه کنید آنرا به صدا در بیاورید تا توجه کودک جلب شود. سپس آنرا در دو طرف سرکودک به صدا در بیاورید او با نگاه سعی می کند جغجغه را پیدا کند و مکان و جهت صدا را بشناسد. از ماه دوم برای کودک آویزهای رنگی و گوناگون درست کنید.
در ماده دوم تولد نوزاد می تواند سرش را صاف نگه دارد. کمی پشت سرکودک را غلغلک دهید تا
ماهیچه های گردن او تحریک شود.

رشد جسمانی(بدو تولد تا 3 ماهگی)
نوزاد را باید از همان روز اول، 6 تا 12 ساعت بعد از تولد به حمام برد. نوزادان هر روز باید تمیز شوند و در صورت امکان هر روز یا حداقل هفته ای سه بار حمام کنند، حتی قبل از اینکه ناف از بدن جدا شود، نوزاد را به حمام ببرید. کودکان از حمام های سبک و کوتاه مدت با آب ولرم، لذت می برند. می توانید کودک را دریک لگن کوچک پرآب نگه دارید و او را حمام کنید. برای شستشوی کودک باید از شامپوی مخصوص بچه استفاده کنید. پس از حمام کودک را خشک کنید و به او لباس مناسب بپشانید. پس از قراردادن کودک در برابر جریان هوا خودداری کنید.
به طور معمول بندناف نوزاد پس از ده روز می افتد. پس از آن باید قسمت ناف را با پارچه ای تمیز بپوشانید. هر روز یک تا دوبار پارچه را عوض کنید. استفاده از چند قطره الکل سفید در پاک کردن ناف اشکالی ندارد.
ممکن است در روزها و هفته های اول تولد ترشحاتی از چشم نوزاد خارج شود. در این حالت از آب جوشیده خنک شده استفاده کنید. گوشه چشم نوزاد را کمی ماساژ دهید تا را خروج اشک، به کار بیفتد. هیچ وقت به سفارشهای غیربهداشتی دیگران گوش ندهید. در یعضی مناطق به چشم های نوزاد سسرمه می زندد این کار می تواند موجب آلوده شدن چشم او شود.
در روزهای بدو تولد، نوزاد بین 20 تا 22 ساعت می خوابد. در دو هفتگی بین 16 تا 18 ساعت می خوابد. به کودک خود کمک کنید تا خواب بهتری داشته باشد. جای کودک نباید در برابر نور مستقیم خورشید یا در مسیر جریان باد باشد.
بهترین روش برای خواب، قراردادن به پهلو است. برای آنکه کودک بر نگردد، می توانید ملحفه یا بالش کوچک را پشت نوزاد بگذارید. در سه ماهگی کودک به آرامی صبح ها به مدت 2 ساعت و بعدازظهرها به مدت یک ساعت و نیم چرت می زند، گرچه شبها هنوز ممکن است برایتان مشکلاتی وجود داشته باشد.
کودک ممکن است انگشتش را بمکد، خود را تاب دهد. این طرف و آن طرف خود را تکان دهد، با خودش شروع به حرف زدن کند، گریه سردهد و بعد به حالت خواب مورد علاقه اش درآید و به خواب عمیق فرو رود، این فعالیتها که در حالت هوشیاری او ظاهر می شوند، انرژی مانده از روز را استفاده می کنند. اجازه دهید که کودک خودش، خود را به خواب ببرد ولو اینکه کار منجر به سه یا چهار ساعت گریه کردن بشود.

رشد شناختی(بدو تولد تا 3 ماهگی)

نوزاد از روز اول تولد دوست دارد شیء جالبی برای نگاه کردن داشته باشد. شما می توانید با وسایل جالب نظر وی را جلب کنید. طفل 2 یا 3 روزه قادر است برای گرفتن نوشیدنی شیرین، دستهای خود را بگرداند.
می تواند صداها را از هم فرق بگذارد. این اعمال نشان می دهد که این کودکان با استفاده از تحریکات قبلی و عکس العملی که نشان می دهند، آماده آموختن هستند.
در سن 15 هفتگی اطفال می آموزند به طرف شیء که می توانند ببینند برگردند، در 18 ماهگی می توانند با یک دست چیزی را بگیرند که این عالی ترین سطح دسترسی نامیده می شود. البته با تقویت محیط می توان به این موفقیت کودک سرعت بیشتری بخشید. بدین صورت که با بازیهایی در این رابطه، به این هنر نوزاد قدرت و جهت داد.
به طور عادی طفل در 2 ماهگی می تواند تصادفاً شیء را با دستها بگیرد. در سن 72 روزگی طفل می تواند به آزادی یک دست را بلند کرده و چند روز بعد هر دو دست را بلند کند. در سن 3 ماهگی می تواند هر دو دست را به جلو آورده و شیء را که به او نزدیک می شود، بگیرد.
وقتی کودک، صدایی را به جانب و سمت شما در می آورد با علاقه به آن گوش کنید پس از آنکه صدا کردن او متوقف شد با وی صحبت کنید. این کار به او می آموزد که به چه زبانی باید صحبت کند. برای کودک آواز بخوانید وبا وسایل صوتی برای او آهنگ بنوازید و برایش آهنگ های موزون و شاد پخش کنید.
کودک در 2 ماهگی نفرت، هیجان و خوشحالی را از خود نشان می دهد. کودک در دو ماهگی به افراد دیگر علاوه بر مادر نیز لبخند می زند. افراد را به خوبی و با هوشیاری نگاه می کند و به هیجان می آید. دستها و پاها را به حرکت در می آورد. سعی می کند چیزی بگوید شخص در حال حرکت را دنبال می کند. مهمترین محرک برای او هنوز لمس کردن و صدا می باشد، اگر با او وقت صرف کنید، مدت هوشیاری اش بیشتر خواهد شد، شاید برایتان برنامه هم اجرا کند. کودک در سه ماهگی به صداها گوش می تهد و تفاوت بین صدای صحبت کردن را از دیگر صداها تشخیص می دهد و مجزا بودن کلمات را از حروف درک می کند.

رشد اجتماعی(3 تا 6 ماهگی)
یک مادر بی تجربه وقتی مشاهده می کند که فرزندش به او پاسخ می دهد شگفت زده می شود و با شادی و شعف پاسخ فرزندش را تقویت می نماید و از اینجا طرح اجتماعی شدن کودک ریخته می شود.
نخستین تماسهای کودک (اجتماعی) با فردی است که در اوایل شیرخوارگی مراقبت از او را به عهده می گیرد و این فرد معمولاً مادر است. روشی که مراقب از کودک برای پاسخگوئی به نیازهای کودک اتخاذ می کند ممکن است صبورانه و گرم یا تند و عاری از احساس و حساسیت به ناراحتیهای کودک باشد، اما در هر حال بر نگرشهای طفل نسبت به افراد دیگر اثر می گذارد و بنابراین مراقب باید سعی کند که با کودک صبورانه و گرم یا تند و عاری از احساس و حساسیت به ناراحتیهای کودک باشد، اما در هر حال بر نگرشهای طفل نسبت به افراد دیگر اثر می گذارد و بنابراین مراقب باید سعی کند که با کودک صبورانه و گرم برخورد نماید تا رفتار کودک اجتماعی شود.
در سه چهار ماهگی کودکان افراد آشنای خانواده را می شناسد و آنها را به دیگران ترجیح می دهند زیرا با دیدن چهره آنها یا شنیدن صدای آنها بیشتر غان و غون می کنند و لبخند می زنند ضمن اینکه هنوز هم تا حدود زیادی غریبه ها را می پذیرد و به آغوش آنها میرود.
یکی از عوامل مهم در اجتماعی شدن کودک صحبت کردن و گفت و شنود فراوان با کودک است که
می توان موارد زیر را برای آنها به کار برد:
- با کودک مستقیماً صحبت کنید.
- در صحبت کردن عنوان اصلی لغت ها را به کار ببرید. نام کودک کلمه شاهص دیگری است که از اهمیت خاصی برخوردار است.
- با کودک در مورد چیزهایی صحبت کنید که می تواند در اطرافش ببینید.
- در مورد چیزیهایی که برای کودک جالب است صحبت کنید. حتی اگر او همه چیز را نفهمد، نهایتاً او موضوع و لغات اصلی عنوان شده را دریافت خواهد کرد.
- سعی کنید لغات خود ساخته ای را که کودکان بیان می کنند، بفهمید. این کار او را در بیشتر صحبت کردن بر می انگیزد.
ضمن حمایت از کودک به مرور باید فرصتهایی برای او فراهم شود تا به روش خود با توجه به رشد و توانائیهای خویش، مهارتهایی را فراگیرد و با مسائل خود به طور نسبی دست و پنجه نرم کند. کودک به این ترتیب به تدریج احساس استقلال و اعتماد به نفس می کند و به امکانات و کفایت خود امیدوار می شود، حمایت موجب می شود که کودک نسبت به توانائیهای خود امیدوار شود، ولی حمایت بیش از اندازه یا عدم حمایت موجب می شود که کودک نسبت به توانائیهای خود شک کند و اعتماد به نفس لازم را به دست نیاورد و نتواند امکانات و توانائیهای خود را بشناسد.
والدین قبل از اینکه کودک به دنیا بیاید در مورد آینده او احساس مسئولیت می کنند و این والدین هستند که دنیای اطراف را به کودک نشان می دهند. این شناخت در حدود چهار یا پنج ماهگی حاصل می شود و تماس نوزاد اولین ارتباطهای جسمی و اجتماعی را به وجود می آورد.
اولین مشخصه در کودک سه ماهه لبخند اجتماعی است. در این زمان، لبخندزدن جزیی از رفتار اجتماعی شیرخوار است. تا سن 6 ماهگی مرتباً زمانی که صورت یک شخص را نگاه با لبخند زدن واکنش نشان می دهد. حتی دیدن یک قیافه بیگانه نیز می تواند منجر به لبخند شود. البته کودک به هر شیء که هیچ گونه شباهتی به قیافه انسان نداشته باشد، لبخند نخواهد زد. این لبخند یک رفتار اجتماعی در تماس های اجتماعی است که کودک از خود نشان می دهد.
در چهارمین ماه تولد کودک خنده صدادار می کند که نشان دهنده یکی از رفتارهای اجتماعی در این ماه است و نشانه رضایت اوست و این توانایی هر هفته پیشرفت می کند. او پس از 4 ماه معمولاً یک خنده بلند، دقیق و صدادار به خصوص در ارتباط با والدین و خواهر و برادرها خواهد داشت. تمام بدن کودک به شدت تحت تأثیر هیجان این لذت و شادی قرای می گیرد. او لبخند می زند، همراه با تکان دادن دستها، صورتش نیز می خندد. فریاد شادی و لذت می شود. این حالت با بیان صداهای کوتاه و ناگهانی که تن آنها متفاوت می نماید، مشخص می شود. غیر از صداهای شادی آور، کودک در ماه چهارم اصواتی به صورت دمیدن و فوت کردن تولید می کند.
رشد اجتماعی در ماه پنجم بیانگر تشخیص تفاوت بین صداهای خشن و نامهربان با صدای مهربان و محبت آمیز کودک می باشد. اگر مادر، بسیار خشن با کودک صحبت کند، او با حالت نگرانی به صدای مادر توجه می کند. صورت کودک بیان گویای نا امیدی، ترس یا شگفتی و حیرت وی است. برای والدین این اولین علامتی است که نشان می دهد کودک تقریباً روش های متفاوت او را درک می کند.

رشد شناختی(3 تا 6 ماهگی)
در جریان رشد شناختی کودک 3 تا 6 ماهه، جشتجو و کشف دنیای اطراف به کمک لمس کردن، بیشترین زمان بیداری کودک را اشغال می کند. هر چیزی برای کودک تازگی دارد و بچه می کوشد هر چیزی را قبل از اینکه مورد قبولش واقع شود دست کاری و آزمایش کند. این شیوه برخورد با دنیای اطراف یک اشتغال جدی برای کودک تلقی می شود و باید برای کودک فرصت پیشرفت را در این مسیر فراهم ساخت. گرچه کودک همیشه نمی تواند چیزهای متفاوت زیادی را برای لمس کردن پیدا کند اما به زودی نشان می دهد که آمادگی یادگرفتن را دارد.
قبل از اینکه کودک بتواند بنشیند به اشیایی نیاز دارد که نزدیک به او باشند تا بتواند آنها را ببینید و دستش را به سوی آنها دراز کند و آنها را لمس نماید. وی باید قادر باشد اشیاء را به طرف خود بکشاند به طرف دهانش ببرد و آنها را مزه کند.(لوازم و اسباب بازی کودک برای بازی و لمس کودک باید تمیز و پاک باشد.) نخهای پلاستکی یا مهره های چوبی که نخی از آنها گذرانده شده است یا یک تکه فنر قابل ارتجاع که در عرض گهواره نصب شده است می تواند تجارب مفیدی را جهت رشد شناختی کودک به ارمغان آورد.
در هر روز به کودک باید فرصت داد که آزادانه دست و پا بزند، خودش را تکان بدهد و غلت بزند. شایان ذکر است که کودک از این حرکات یا از این نوع بازی لذت خواهد برد او درباره بدن خود اطلاعاتی کسب می کند، از نقش دست و پا و انگشتانش آگاه می گردد و می داند که چه چیزهایی به او تعلق دارد.
اگر کودک را بر روی پاهای خود نگه داریم پاها در حالت خمیده باقی می مانند. این مرحله دوره زمانی ثابتی ندارد و در یک تکامل، این مسأله که شیرخوار به طور مداوم پاها را در حالت کشیده و عمودی نگه ندارد، از اهمیت برخوردار است. کودک باید قادر باشد پاها را به طور فعال خم کند.
کودک در این سن می تواند جغجغه را چنگ بزند و آنرا در دست بگیرد. در حالتی که جغجغه را در دست او قرار می دهیم سعی می کند آنرا به طور صحیح در دست بگیرد و آنرا به طرف دهان می برد و با دست دیگرش نگه می دارد.
چهارمین ماه عمر کودک هیچ تغییر اختصاصی در تکامل توانایی به همراه ندارد. پاهای کودک مانند ماه سوم اغلب در وضعیت خمیده باقی می مانند. اگر کودک در ماه چهارم برای نگه داشتن خود بر روی پاها، فعالانه حرکاتی انجام دهد خوب است ولی این مسأله با توجه به تفاوتهای فردی کودکان به عنوان قانون در نظر گرفته نمی شود.
اکنون حرکات دستها به دهان بیشتر شده و صحیح تر انجام می شود. کودک اغلب دستها یا اشیایی را که در دست دارد، به طرف دهان می برد. ادراک واقعی در شیرخوار با لمس دهان و دست شروع می شود. برای چندین ماه کودک تقریباً هر چیزی را به دهان می برد. این الگوی حرکتی، مانند مکیدن دست در هنگام نوزادی اتفاقی نیست بلکه یک عمل اختیاری و هماهنگی است. شناخت کاملاً با آنچه که درباره حرکت دستها گفته شد، همراه است. کودک نه تنها کشف می کند که آنها دستهای خود او هستند بلکه مشاهده می نماید که آن اشیاء را مانند دستهایش می تواند تصرف کند.
در ماه پنجم کودک به پشت دراز کشیده است و یک وسیله رنگی و جالب توجه جلو او نگه داشته می شود، به گوانه ای که بتواند به آن دست پیدا کند. اگر توجه کودک منحرف شد، محل اسباب بازی به گونه ای تغییر داده می شود که او با کمی دقت به آن توجه کند. کودک همچنین قادر است هر دو دستش را به سمت شی ء و برای لمس آن حرکت دهد. در هر صورت کودک در این سن قادر نیست شی ء را در دست بگیرد. از ماه چهارم تا ششم زندگی پوست تنها نقش ادراک و دریافت را بازی نمی کند، حرکات چشمی به دنبال محرکها، شیرخوار را برای چندین دقیقه بدون خستگی چشمها مجذوب می کند. شیرخوار تحریکات ظریفی صوتی را نیز از محیط اطراف می شنود.
کودک سه ماهه با اندام کشیده و لگد زدنش از بازی فعال خود لذت می برد. همین که او قادر به بلند کردن سرش از روی تشک باشد طولی نخواهد کشید که خواهد توانست با استفاده از نیروی ماهیچه ای بازوی خود و شانه هایش را نیز بلند کند. همین که کودک می تواند در حالت خوابیده بر روی شکم سرش را بلند کند، کنترل ماهیچه ای به طرف پایین در حرکت بوده و به سمت بالای کمر می رسد. بین 3 تا 4 ماهگی کودکان اشتیاق بسیار در نشستن دارند به شرط آنکه مراقبین آنها را یاری و حمایت کنند. در 5 تا 6 ماهگی کنترل ماهیچه ای کودک مجدداً به طرف پایین حرکت می کند. حالا دیگر کنترل ماهیچه های کمر به دست آمده اما با سن او هنوز کمی از کنترل خارج است.
کودکان را باید جهت بکارگیری دستان خود برای شناخت اجسام گوناگون تشویق کرد. همه تجارب جدید سرگرم کننده بوده و موجبات یادگیری را فراهم می سازند. کودکان با بکارگیری انگشتان و انگشتان شصت خود به طور جداگانه اجسام پیچیده تری را می توانند تجربه کنند.

رشد عاطفی(3 تا 6 ماهگی)

اگر رفتار ما در سه ماه اول زندگی طوری باشد که بچه علاقه ای به برقرای ارتباط نداشته باشد و هیچ نشانه ای که بیانگر عکس العمل مناسب کودک باشد از او ظاهر نگردد(به طور مثال مادر با انگشتان پای بچه بازی می کند و آهنگ موزونی نیز زمزمه می کند و کودک پاسخ نمی دهد) احتمال دارد که مادر دیگر چنین عملی را تکرار نکند و بنیان لازم برای ایجاد روابط اجتماعی و رشد عاطفی اولیه کودک ایجاد نشود.
برخی پدران که برای اولین بار با بچه کوچک مواجه می شوند. اغلب می گویند «من زمانی که کودک بتواند راه برود و محبت نماید به او علاقمند خواهم شد و فعلاً گرایشی به او ندارم.» تمایل کودک به برقراری یک رابطه نزدیک با افراد خاص و آشنا و احساس امنیت بیشتر در خصوص این افراد، وابستگی نامیده می شود که این وابستگی به رشد عاطفی کودک مربوط می شود. یکی از دلایلی که باعث ایجاد ارتباط با مادر می شود این است که مادر به عنوان منبع تغذیه، یکی از اساسی ترین نیازهای کودک را برآورده می سازد.
این وابستگی کودک با مادر باعث می شود که وی احساس ایمنی در برابر محیط های اطراف به وجود آورد و پایه و اساس لازم را برای برقراری رابطه با دیگران در سالهای بعدی کودک را فراهم سازد. اگر این وابستگی درست و صحیح شکل پیدا نکند با ناتوانی فرد در برقراری روابط نزدیک با دیگران در بزرگسالی مواجه
می شود.
در سه چهارماهگی هیجانهای خوشایند کودک به صورت شادی، خنده و صداهای مخصوص در مقابل افرادی که برای وی دوست داشتنی هستند، دیده می شود و در اصل به عوامل و مواردی که با آنها مواجه است، پاسخ عاطفی می دهد.
یک کودک طبیعی 3 تا 6 ماهه در مقابل چهره مادر یا افراد غریبه و یا حتی ماسک و مترسک لبخند می زند و وجود مادر نه فقط به عنوان یک پرستار بلکه از این نظر که در رشد همه جانبه کودک در ابعاد مختلف جسمی، عاطفی، اجتماعی و فکری موثر است، اهمیت پیدا می کند. اگر نیازهای کودک در این سن به موقع برطرف شود و والدین عواطف واقعی خود را به کودک نشان دهند و کودک بفهمد که صمیمانه دوستش دارند و از او حمایت می کنند، احساس امنیت، آرامش و اطمینان می کند و اگر توجه به کودک ناکافی، ناپایدار یا منفی باشد کودک احساس ناامنی و ترس می کند.
تحقیقات یک عده از روانشناسان نشان داده که واکنش کودکان نسبت به توجه ناکافی مادر، به صورت پریدگی رنگ و از دست دادن شادابی طبیعی، تنفس نامنظم و حتی ناراحتیهای معهده و روده که منجر به اسهال و استفراغ در کودک می شود، ظاهر می گردد و برای همین کودک باید در یک دوره طولانی، محبت مادرانه کافی و باثبات را تجربه کند.
مادرانی که بیش از اندازه معمول به کودکان خود توجه می کنند، فرزندانی کاملاً وابسته بار می آورند. گاهی دیده می شود که زیاده روی در محبت به جایی می رسد که والدین رضایت کودک را بر مصلحتهای واقعی تعلیم و تربیت صحیح او ترجیح می دهند.
کودکی که احساس امنیت می کند زیاد شما را اذیت نمی کند ولی اگر شما بخواهید او را در آغوش بگیرید حتماً به شما پاسخ می دهد و در آغوش شما جای می گیرد. کودک شما را به یک غریبه ترجیح می دهد. کودکی که احساس ناامنی می کند معمولاً از تماس با مادر خود به خصوص اگر پس از مدتی طولانی او را دیده باشد دوری می کند. کودکی که از این هم ناامن تر باشد هنگام جدایی از مادر بسیار آشفته می شود و برای مادر غیر ممکن است وقتی که باز می گردد کودک را آرام کند.
یک کودک سه ماهه که احساس ناامنی می کند ممکن است وحشت زده و آشفته باشد و دوست ندارد به کسی نزدکی شود، او هرگز تماس چشمی برقرار نمی کند و هیچ احساسی از خود بروز نمی دهد.
اگر می خواهیم کودکی داشته باشیم که از لحاظ رشد عاطفی بهترین درجه را داشته باشد بهتر است با کودک خود دوستانه رفتار کنیم و همیشه به او لبخند بزنیم، با او صحبت کنیم و او را نوارش کرده و در آغوش بگیریم و در واقع احساس واقعی را به او نشان دهیم.
همه کودک نیاز به حداقل یک نفر برای ایجاد وابستگی نزدیک دارند. از طریق این رابطه ویژه است که او در مورد انسانها وجهان می آموزد. از طریق این رابطه کودک قادر به دریافت محبت بیشتری از بزرگسالان است. کودکانی که مراقبت جسمانی کافی دریافت می کنند اما از نظر عاطفی حمایت نمی شوند به سرعت دیگر کودکان رشد نکرده یا به اندازه آنها رشد عاطفی و جسمانی کافی ندارند.

جنبه های مختلف رشد کودک از 3 تا 6 ماهگی

رشد جسمانی(3تا 6 ماهگی)
چهار ماهگی:
کودک و خانواده برنامه کاملاً شکل گرفته ای دارند. وقتی که شما کودکتان را نوازش می دهید، متوجه می شوید که چقدر بدن او قوی و استوار شده و چربی به آن صورت ندارد. حساسیت های پوستی کوتاه مدت می باشند. کودک بسیار بسیار دوست داشتنی شده، نه تنها به خاطر قیافه قشنگش، بلکه به علت اینکه به نوازش های مادر عکس العمل نشان می دهد و از اینکه به بغل گرفته می شود و با او بازی می شود خوشحال است. علاوه بر شیر، او حدود شصت گرم غذای بچه از دو نوع غذای مختلف مصرف می کند.
سرش را به همه جهات می چرخاند، چه نشسته، چه خوابیده سرش را می تواند به حالت متعادل برای مدت کوتاهی نگه دارد و اگر او رابه حالت ایستاده نگه دارید، می تواند اندام خود را حفظ کند.

پنج ماهگی:
از انجا که ماهیچه های پشت بدنش قدرت کافی پیدا کرده اند، می تواند به طرز صحیحی روی صندلی برای مدت زیادی بنشیند. این قوه تعادل سرو توانایی بدست گرفتن اشیاء مختلف، موقعی که او نشسته، برای او بسیار جالب می باشد. او دیگر فقط به نگاه کردن به مردم و چیزهایی که خارج از دسترس او می باشند، اکتفا نمی کند. چشمان، انگشتان و دهان به کمک همدیگر، به او قدرت یادگیری می دهند و به این ترتیب می تواند اجسام را از نزدیک حس کند، بغل بگیرد، تکان دهد و مزه کند. شما اگر تصادفاً با یک اسباب بازی که در دسترس او نیست، تنها بگذارید. پس از مدتی متوجه گریه های او می شوید که از اینکه نمی تواند خود را به آن اسباب بازی برساند، احساس تنفر می کند. کودک به خوبی می تواند ببیند، فرق بین پدر و مادر را نیز به خوبی درک می کند . اگر شما و یا پدرش را در اتاقی پر از جمعیت ببیند، ممکن است با پایین و بالابردن دستهای خود، صداهایی از خود درآورد و توجه شما را جلب کند. از انجا که الان پدر و مادرش را ازبقیه تشخیص می دهد ممکن است از قیافه شخص بیگانه ناراحت شود. بخصوص از قیافه زنان بیگانه ممکن است بترسد. تا 5 ماهگی دنیای کودک آمیخته از چیزهایی است که پدیدار و ناپدید می شوند کودک در این سن، اگر قسمتی از یک جسم را ببیند، امکان دارد تماس آن جسم را شناسایی کند و یا اینکه اگر چیزی روی صورتش را گرفته باشد می تواند انرا از صورت خود دور کند. اما هنوز هم اگر یک اسباب بازی را که گم کرده بلافاصله پس از چندثانیه ببیند یا به دستش نیاید، آنرا کاملاً فراموش می کند. اگر کودک را بر روی کم بخوابانید، سرو سینه اش را از تشک بلند می کند. پاهایش را به دهان می آورد و انگشتان پا را می مکد. با کمک می تواند تا مدت سی دقیقه بنشیند، البته اگرپشتش محکم باشد.

رشد اجتماعی (6 تا 1 سال)
این حقیقت که کودکان علاقه ذاتی به صدای انسان دارند، جای تعجب نیست زیرا اولین صداهایی را که به طور ارادی تولید می کنند معمولاً در جوی اجتماعی است. کودک با دیدن صورتی که شکلک در می آورد می خندد، لگد می زند و صداهای ناگهانی کوچک از خود در می آورد. کودکانی که با آنها زیاد صحبت شود، پرحرف می شوند. صداهای اولیه در حقیقت حرف زدن محسوب نمی شوند اما آنها نمایانگر چگونگی سعی و تلاش کودک برای گفتگو با افراد مهمی است که در دنیای کوچک او وجود دارند. او با استفاده از ایجاد صدا می خواهد با مراقب خود ارتباط برقار سازد، کودک در ابتدا کلمات نامفهوم را به آهستگی بیان می کند اما به تدریج توانایی کودک در درک کلمات با سرعت بیشتری صورت می گیرد.
اطمینان حاصل کردن از اینکه کودک قدرت پذیرش بسیاری از سخنان اجتماعی را دارد، اهمیت دارد. به عنوان مثال خوب است که با گفتن نام چیزی به آن اشاره کنید. همچنین می توانید زمانی که کارهای مربوط به کودک را انجام می دهید به او نیز بگویید، وقتی لباس او را در می آورید می توانید نام قسمتهای بدن را به او بگویید. کودک از طریق حالات گوناگون، آوازخوانی و حرکات پاسخ می دهد. در این مرحله سخنگویی با کودک مهم است. به طور طبیعی البته بدون ساده سازی بیش از حد جملات سعی کنید موقعیتهایی را فراهم کنید که کودک آغاز کننده ارتباط باشد و با پاسخ عاطفی مناسب او را آماده ارتباطات گسترده تر نمایید. زمانی که کودک به طرف شما می آید با گرمی پذیرای او باشید.
زمانی که می خواهید به کودک نشان دهید که احساسات او را درک می کنید با او همنوایی کنید و خودتان را مثل او در آورید. مثلاً اگر کودک از شادی جیغ می کشد، او را به آرامی در آغوش خود فشار دهید یا اگر کودک جغجغه را به صدا در می آورد به او کمک کنید این رفتارها کودک را مطمئن می کند که از نظر عاطفی با دیگران ارتباط دارد. الگوهای ارتباطهای اجتماعی بلند مدت، با همین روابط ساده شروع می شود.
کودکان نیازمند حرفهای زیادی برای شنیدن فرصتهایی جهت کسب معانی لغات و تشخیص صداهایی که می سازند توسط مراقب خودشان هستند. کودکان در طول اولین سال زندگی به اشکال مختلف در ارتباطات اجتماعی با مراقبین خود بدون استفاده از کلمات مشارکت دارند.
در شش ماه دوم زندگی بیشتر کودکان نوعی گفتگوی طولانی (غان و غون) با بزرگسالان برقرار می کنند. از طریق این گفتگوهاست که کودک قوانین رعایت نوبت، الگویی که شامل تولید صدا، مکث کردن، جهت دادن، فرصت به شخص دیگر برای پاسخ و سپس جواب دادن مجدد را می آموزد.
بعد از 8 ماهگی کودکان می خواهند به طور فعالانه در گفتگوهای بزرگسالان شرکت داشته باشند از این رو برای جلب توجه فریاد می زنند مثل اینکه می خواهند در گفتگو وارد شوند. در 9 ماهگی رشد هیجان انگیز سخنگویی اتفاق می افتد. حرفهای کودک به یکباره کاملتر شده و به شکل یکسری از سیلابهای کشیده شده تولید می شوند مانند لولو.
کودکان به مراقبینی نیازمندند که به آنها گوش فرا دهند و به این مهارتهای اولیه زبان پاسخ گویند. مهمترین عامل در اجتماعی شدن کودکان گوش دادن، درک کردن و پاسخ دادن به زبان کودکان است اگر به کودکان فرصت داده شود آنها به سرعت روشهایی را برای بیان نیازها و احساسات خود به شما پیدا خواهند کرد.
والدین باید ویژگیهای کودک را بشناسند و تمام توانائیهای او را درک کنند. کودک ضمن اینکه عزیزترین و نزدیکترین فرد به پدر و مادر است موجودی مستقل نیز هست. به علاوه دنیای کودکان با دنیای بزرگسالان مستفاوت است و هر کدام از کودکان ویژگیهای خاص خود را دارند. شناخت این ویژگیها به بزرگسالان کمک می کند تا به نحوی منطقی با کودک برخورد کنند و باعث پیچیده تر شدن مسائل نشوند. تغییراتی که در سنین مختلف برای کودک رخ می دهد، می توانند تا اندازه زیادی به حل اینگونه مسائل کمک کند.

رشد عاطفی (6 تا 1 سال)
اکثر کودکان در نیمه دوم سال اول زندگی نسبت به قبل کمتر گریه می کنند. آنها بهتر می توانند خود را با زندگی روزمره وفق دهند. حالا حرکات با صدای بلند فقط موجب خندیدن آنها می شود تا گریه، ناراحتی، نگرانی یا تعجب از طریق حالات چهره و نالیدن بیان می شود. اگرچه کودکان کمتر از قبل گریه می کنند، اما اگر عوامل مختلف در جریان رشد در نظر گرفته نشوند منجر به گریه قابل ملاحظه ای خواهد شد. در حالی که کودکان اطمینان بیشتری نسبت به زندگی پیدا کرده اند ولی احساس ترس نیز دارند که بایستی این احساس مورد قبول و احترام قرار گیرد. از آنجا که برخی کودکان با مکیدن دستها و انگشتان خود آرام می شوند. اگر قرار است کودک چیزی را بمکد دستهایش بهترین هستند چرا که آنها همیشه در اختیار او بوده و از هر چیز دیگر بهداشتی ترند. کودکان وابستگی نزدیک به افرادی که پاسخگوی نیازهای آنها هستند، پیدا می کنند. افرادی که وقتی او لبخند می زند در مقابل به او لبخند می زننند و کسانی که وقتی او صحبت می کند به او گوش می دهند و پاسخ می گویند. در این نیمه کودکان بیشتر به مراقب خود احساس تعلق دارند. آنها محبت فراوانی برای ابراز داشته و اطرافیان زیادی هستند که کودک با آنها آشناست. اما در هر حال از بسیاری از کسانی که بر می گزینند. ترس معمولاً اولین رویداد عاطفی کودک است . شما ممکن است تصور کنید مشکلی در این مرحله ایجاد شده، کودکی که در 3 ماهگی با دیگران به راحتی برخورد می کرد حالا تبدیل به کودکی شده که وقتی غریبه ها به او نزدیک می شوندف گریه می کند. اینها در این مرحله طبیعی هستند و نیاز به نگرانی نیست. حتی خویشاوندی که قبلاً کودکتان با آنها راحت بوده، ممکن است موجوب شوند که او قایم شود یا گریه کند. مخصوصاً وقتی که بی محابا به او نزدیک شوند. معمولاً این ترس در حدود 10 تا 18 ماهگی به پایان می رسد و سپس در حدود نیمه دوم سال زندگی به کلی ناپدید می شود. والدین و مراقبین برخی اوقات نگرانند از اینکه کودک خنده رو و شاد آنها دچار ترس شده اما این ترسها در واقع بایستی جزئی از علائم رشد هوشیاری به شمار آیند. این اضطرابها نشانه ای بارز برای برقراری رابطه تعلق هستند. برای مراقبین مهم است که بدانند کودک چه احساسی دارد تا بتواند به بهترین وجه جوابگو باشند. در طول سال اول زندگی کشفیات متنوع و مفاهیم جدید جزئی از تجارب کودک به شمار می آیند. تشریک مساعی مرتب، رابطه ای ضروری با این انسان کوچک تازه به دنیا آمده که به سوی درک جهان کشانده می شود، محسوب می شود.
در اواخر سال اول کودکان توانایی اقدام به کارهای ماجراجویانه و جالب را پیدا می کنند و اغلب وقتی که نمی توانند به نتیجه برسند به گریه می افتند. آنها در حالی که عواطف و احساسات قوی داشته اما کنترل بسیار اندک دارند و عشق، تنفر، آرزوها و خواسته هایشان به استحکام بزرگسالان است. بدون زبان و تحریک جسمانی آنها کارچندانی نمی توانند انجام دهند، بنابراین به گریه متوسل می شوند. اگر نیازهای کودک به موقع برطرف شود و والدین عواطف واقعی خود را به کودک نشان دهند و کودک دریابد که صمیمانه دوستش دارند و از او حمایت می کنند، احساس ناامنی و ترس می کند، ارتباط کودک هم در رشد جسمانی و هم در رشد روانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
حضور مادر نه تنها عامل عمده ای در احساس امنیت برای کودک است، بلکه تعیین کننده کیفیت تجارب اولیه اجتماعی او نیز هست. توجه کافی و ابزار عواطف واقعی، اصیل و پایدار و به طور کلی روابط مادرانه قوی، باعث می شود که کودک دنیا را امن و قابل اطمینان بیابد و رشد عاطفی طبیعی و سلامت شخصیت او تضمین شود.
ضمن حمایت از کودک به مرور باید فرصتهایی برای او فراهم شود تا به روش خود و با توجه به رشد و توانائیهای خویش، مهارتهایی را فرا گیرد و با مسائل خود به طور نسبی دست و پنجه نرم کند. کودک به این ترتیب به تدریج احساس استقلال و اعتماد به نفس می کند و به امکانات و کفایت خود امیدوار می شود، ولی حمایت بیش از اندازه یا عدم حمایت، موجب می شود که کودک نسبت به توانایی خود شک کند و اعتماد به نفس لازم را به دست نیاورد و نتواند امکانات و تواناییهای خود را بشناسد.
تحقیقات نشان می دهد که واکنش کودکان نسبت به توجه ناکافی مادر، به صورت پریدگی رنگ و از دست دادن شادابی طبیعی، تنفس نامنظم و حتی ناراحتیهای معده و روده که منجر به اسهال و استفراغ در کودک می شود، ظاهر می گردد.
کودک احساس خود را با گریه کردن و یا خندیدن بیان می کند که در این زمینه والدین باید به رابطه تعلق کودک توجه کنند و احساس مالکیت را در کودک تقویت نمایند.

رشد جسمانی (6 تا 1 سال)
در نیمه دوم سال اول کودک کنترل بیشتری بر بردن خود دارد، او به تنهایی می نشیند، چهاردست و پا می رود و هر چیزی را که در دسترس باشدف می گیرد. او کشف کرده است که با این اجسام کارهای بسیار جالب را می تواند انجام دهد.
رشد در نیمه دوم سال اول زندگی کاهش می یابد. میزان متوسط یا ایده آل رشد حدود 55 تا 75 گرم اضافه وزن به طور هفتگی با افزایش قد 8 تا 10 سانتی متر در طول سال است. اگر به کودکان عموماً از یک الگوی رشد پیروی می کنند، اما با اندکی تفاوت توام است. برای مثال کودک ممکن است بر اثر بیماری هیچ گونه افزایش وزنی در طول چند هفته نداشته باشد که پس از آن با افزایش سریع وزن کودک مجدداً به اگوی طبیعی رشد باز می گردد.
پس از 6 ماهگی کودک علاوه بر شیرمادر به غذای کمکی نیاز دارد. بنابراین بر اساس توصیه های مراکز بهداشت برنامه غذایی مناسبی را برای فرزندتان تنظیم نمایید.
کودک برای بقا خلق شده و چنانچه به اوشیر و سایر غذاهای جامد در محیط آرام و با محبت داده شود هیچگاه گرسنه نخواهد بود. همچنین اگر با دقت به کودک توجه کنید او به شما خواهد گفت که به چه مقدار غذا نیازمند است. برای مثال انرژی و سرزندگی کودک را مشاهده کنید اگر او سرزنده و فعال است نمایانگر تغذیه مناسب اوست.
کودکان بایستی با مزه های مختلف غذایی آشنا شوند و بهترین روش، رعایت ترتیب در دادن غذاهای مختلف است زیرا بدینوسیله می توانید علائق کودک را مشخص کنید. توجه داشته باشید که حتی در این مرحله از این کودکان به مزه های به خصوص علاقه دارند.
دندانها به ترتیب خاص و به ندرت در سنین خاص ظاهر می شوند. در حالی که تفاوتهای گسترده ای وجود دارد. اولین دندان معمولاً در 5 تا 6 ماهگی ظاهر می شود. اول دندانهای جلو در می آیند و کدوک بیشتر از بزرگترها از آنها استفاده نمی کند. کودکان جویدن را با لثه های خود آغاز می کنند و این روش عالی است چون دندانهای عقب، ماهها بعد در می آیند. کودکان طریق جویدن را خود به خود می آموزند. بدین ترتیب به محض اینکهدستشان را به اجسام برسانند آنها را به دهان برده و شروع به جویدن می کنند. بهتر است مواد خوراکی برای جویدن به کودک داده شود. در حالی که به ندرت اتفاق می افتد که دندان درآوردن باعث تب در کودک شود، اما او را بسیار آزرده و بداخلاق می کند.
در 6 ماهگی شمار ساعتهایی که در یک شبانه روز کودکان در خواب گذرانده اند، کاهش خواهد یافت. به طور متوسط کودکان در 5 ماهگی حدوداً 13 ساعت در روز را می خوابند اگرچه خواب کودکان می تواند از 9 الی 18 ساعت تغییر یابد.
خوردن و خوابیدن هنوز هم با یکدیگر در ارتباطند. اما ممکن است کودک پس از هر وعده غذایی به خواب نرود. یک الگوی معمول خواب شامل 10 تا 12 ساعت خواب شبانه که ممکن است با چند بیداری کوتاه همراه باشد. برخی از بیداریهای شبانه ممکن است بر اثر محرکات جانبی مانند صدا و تغییر دما باشد. به هر حال بیشتر بیداریهای شبانه در این گروه سنی نتیجه ناراحتیهای درونی کودک است.
واکسیناسیون کودکان را در مقابل ویروسهای خطرناک محافظت می کند. واکسنهایی وجود دارد که از طریق تزریق یا از راه دهان مصرف می شوند. این واکسنها قدرت دفاعی کودک را بلا می برند. چنانچه ویروسی وارد بدن شود کودکی که مصونیت دارد در مقابل آن حفاظت شده است. در اولین وقت پس از 9 ماهگی والدین بایستی به منظور مصون سازی کودکانشان در مقابل بیماری سرخجه اقدام کنند.
یکی از دلایلی که والدین کودکان خود را برای ایمن سازی در مقابل بیماریهای خطرناک نمی برند آن است که در روزی که قرار است جهت واکسیناسیون مراجعه شود کودک دچار تب، سرفه، سرماخوردگی، اسهال یا بیماری ضعیف دیگری است. اما لازم است بدانید که این بیماریها جزئی است و مانعی برای واکسیناسیون محسوب نمی شود.
بیشتر کودکان 6 ماهه به راحتی اندام فیزیکی خود را کنترل می کنند. آنها می توانند هر چهار قسمت از اندام خود را به نرمی و انعطاف بکار گیرند. آنها حرکات جسمانی را دوست دارند و برای غلتیدن یا بلند کردن سروشانه ها از زمین تقلا می کنند.
در این مرحله از رشد نیمه بالای بدن پیشرفت بهتری از نیمه پایین دارد. کودکان بازوها و دستهای خود را برای گرفتن اشیاء به کار برده و می توانند سرخود را برای دنبال کردن اجسام به همراه چشمان خود به طرفین بچرخاند.
توانائیهای حرکتی کودک در این مرحله عبارتند از:
1-نشستن در 8 ماهگی
2-سینه خیز رفت در 9 ماهگی
3-چهاردست و پا رفتن در 10 ماهگی
4-بالاکشیدن خود و ایستادن به کمک اشیاأء در 9 و 10 ماهگی
5-ایستادن در 12 ماهگی
بعضی از بازیها هستند که موجب تقویت مهارتهای جسمی کودک می شوند که این بازیها شامل بازیهای انگشتی که مهارت در دست گرفتن اجسام را به کودک می آموزد و بازیهای حرکتی برای عضلات بزرگ که موجب چهار دست و پا رفتن و بعد از آن ایستادن و سپس راه رفتن کودک می شود و بازیهای تعادلی که فقط تعادل و تناسب اجسام را به کودک می آموزد.
رشد اجتماعی (6 تا 1 سال)
این حقیقت که کودکان علاقه ذاتی به صدای انسان دارند، جای تعجب نیست زیرا اولین صداهایی را که به طور ارادی تولید می کنند معمولاً در جوی اجتماعی است. کودک با دیدن صورتی که شکلک در می آورد
می خندد، لگد می زند و صداهای ناگهانی کوچک از خود در می آورد. کودکانی که با آنها زیاد صحبت شود، پرحرف می شوند. صداهای اولیه در حقیقت حرف زدن محسوب نمی شوند اما آنها نمایانگر چگونگی سعی و تلاش کودک برای گفتگو با افراد مهمی است که در دنیای کوچک او وجود دارند. او با استفاده از ایجاد صدا می خواهد با مراقب خود ارتباط برقار سازد، کودک در ابتدا کلمات نامفهوم را به آهستگی بیان می کند اما به تدریج توانایی کودک در درک کلمات با سرعت بیشتری صورت می گیرد.
اطمینان حاصل کردن از اینکه کودک قدرت پذیرش بسیاری از سخنان اجتماعی را دارد، اهمیت دارد. به عنوان مثال خوب است که با گفتن نام چیزی به آن اشاره کنید. همچنین می توانید زمانی که کارهای مربوط به کودک را انجام می دهید به او نیز بگویید، وقتی لباس او را در می آورید می توانید نام قسمتهای بدن را به او بگویید. کودک از طریق حالات گوناگون، آوازخوانی و حرکات پاسخ می دهد. در این مرحله سخنگویی با کودک مهم است. به طور طبیعی البته بدون ساده سازی بیش از حد جملات سعی کنید موقعیتهایی را فراهم کنید که کودک آغاز کننده ارتباط باشد و با پاسخ عاطفی مناسب او را آماده ارتباطات گسترده تر نمایید. زمانی که کودک به طرف شما می آید با گرمی پذیرای او باشید.
زمانی که می خواهید به کودک نشان دهید که احساسات او را درک می کنید با او همنوایی کنید و خودتان را مثل او در آورید. مثلاً اگر کودک از شادی جیغ می کشد، او را به آرامی در آغوش خود فشار دهید یا اگر کودک جغجغه را به صدا در می آورد به او کمک کنید این رفتارها کودک را مطمئن می کند که از نظر عاطفی با دیگران ارتباط دارد. الگوهای ارتباطهای اجتماعی بلند مدت، با همین روابط ساده شروع می شود.
کودکان نیازمند حرفهای زیادی برای شنیدن فرصتهایی جهت کسب معانی لغات و تشخیص صداهایی که می سازند توسط مراقب خودشان هستند. کودکان در طول اولین سال زندگی به اشکال مختلف در ارتباطات اجتماعی با مراقبین خود بدون استفاده از کلمات مشارکت دارند.
در شش ماه دوم زندگی بیشتر کودکان نوعی گفتگوی طولانی (غان و غون) با بزرگسالان برقرار می کنند. از طریق این گفتگوهاست که کودک قوانین رعایت نوبت، الگویی که شامل تولید صدا، مکث کردن، جهت دادن، فرصت به شخص دیگر برای پاسخ و سپس جواب دادن مجدد را می آموزد.
بعد از 8 ماهگی کودکان می خواهند به طور فعالانه در گفتگوهای بزرگسالان شرکت داشته باشند از این رو برای جلب توجه فریاد می زنند مثل اینکه می خواهند در گفتگو وارد شوند. در 9 ماهگی رشد هیجان انگیز سخنگویی اتفاق می افتد. حرفهای کودک به یکباره کاملتر شده و به شکل یکسری از سیلابهای کشیده شده تولید می شوند مانند لولو. کودکان به مراقبینی نیازمندند که به آنها گوش فرا دهند و به این مهارتهای اولیه زبان پاسخ گویند. مهمترین عامل در اجتماعی شدن کودکان گوش دادن، درک کردن و پاسخ دادن به زبان کودکان است اگر به کودکان فرصت داده شود آنها به سرعت روشهایی را برای بیان نیازها و احساسات خود به شما پیدا خواهند کرد.
والدین باید ویژگیهای کودک را بشناسند و تمام توانائیهای او را درک کنند. کودک ضمن اینکه عزیزترین و نزدیکترین فرد به پدر و مادر است موجودی مستقل نیز هست. به علاوه دنیای کودکان با دنیای بزرگسالان مستفاوت است و هر کدام از کودکان ویژگیهای خاص خود را دارند. شناخت این ویژگیها به بزرگسالان کمک می کند تا به نحوی منطقی با کودک برخورد کنند و باعث پیچیده تر شدن مسائل نشوند. تغییراتی که در سنین مختلف برای کودک رخ می دهد، می توانند تا اندازه زیادی به حل اینگونه مسائل کمک کند.

 

رشد شناختی ( ماه6 تا 1 سال)
کودکان در 6 ماه اول زندگی از بابت رساندن خود به اجسام و لمس آنها خودکفا شده اند اما در بلند کردن آنها دچار مشکل هستند تنها در نیمه دوم سال اول است که او می آموزد که چگونه انگشتان و شصت خود را به طور جداگانه به کار گیرد. در این فاصله او با دو دست به اجسام نزدیک شده، شما مورد نظرش را میان دستها گرفته و همه اشیاء را توسط دهان آزمایش می کند. او نمی تواند بین چند شیء جدید که به او نشان داده می شود تفاوت بگذارد و شیء را که در دستش باشد، می اندازد.
با کسب مهارت خزیدن کودکان با اجسامی که محرک هستند لذت می برند، گرفتن، کشیدن و دنبال کردن اجسام برای آنها شادی بخش است. معمولاً وسایل خانگی جذابیت خاصی دارند. کودکان در این سن علاقه وافر به چیزهایی دارند که کمی با آنچه که آنان از قبل می شناختند، تفاوت داشته باشند. کودکان هرگز از انداختن، غلتاندن، پرت کردن و تکان دادن اجسام برای یافتن چگونگی خواص آنها خسته نمی شوند.
یک کودک هشت ماهه در طول بازی نسبت به همه چیز کنجکاو است اما قدرت، مدت توجه کوتاهی داشته و از یک فعالیت به سرعت به سوی فعالیت دیگر می روند. دو یا سه دقیقه بیشترین زمانی است که قبل از حرکت به سوی فعالیت بعدی با یک شیء صرف می کند.
در این سن کودک خواهد توانست با بلندکردن و کشیدن دستش به جسم مورد نظر برسد. در این زمان او همچنین می آموزد که چیزی را که لمس می کند، به چنگ بگیرد. او دست خود را بازنگه می دارد تا با چیزی اصابت کند سپس آنرا دور شما می بندد.
چنانچه چیزهایی جالب به کودکان ارائه شود آنها بزودی می آموزند که به طرف آنها دست دراز کرده بدون اینکه ابتدا به دست خود نگاه کنند. او هم نیاز به تجربیات متنوع دارد و هم علاقه وافر به انجام عملیات جدید. اما مراقب اجسام در دسترس او باشید زیرا هر چیزی که به دستش می رسد به دهان او راه خواهد یافت. کودکان با گذاشتن اجسام در دهان خود هم آنها را احساس می کنند و هم درباره آنها می آموزند.
محیطی را برای کودک فراهم کنید که فضای سالم و جذابی را برای اکتشاف و رشد تواناییهای کودک ارائه کند. به محرکهایی که توجه کودک را جلب می کند، توجه نمایید. کودک را نزدیکتر ببرید و در مورد محرک مورد نظر با اول صحبت کنید. این کار باعث فعالیت ذهنی و رشد شناختی بیشتر کودک خواهد شد. بهتر است اسباب بازیها و وسایلی که هدف ذهنی دارند در اختیار کودک قرار دهید مانند اسباب بازیهایی که حرکات یا صداهای جالبی دارند، اسباب بازیهای دارای اشکال مختلف مثل قاشق و فنجان برای تمرین خوردن و نوشیدن و... کودک را روی زانوی خود نشانده و برای او کتاب بخوانید. برای انتقال مطلب ازبیان چهره ای استفاده کنید. بهتر است کتابهایی که در این سن برای کودک انتخاب می کنید دارای تصاویر کودکانه و متناسب باشد. بچه ها در این سن شعر و آواز را دوست دارند و یک کتاب بارها و بارها توجه آنها را به خود جلب می کند.
رشد مناسب زبان بستگی به نحوه صحبت کردن بزرگسالان در اطراف کودک دارد. با کودک به نحوی که برای او قابل درک باشد، صحبت کنید نه با لحن کودکانه.
اجسامی که با مرحله رشد کودک هماهنگی دارند با میزان مناسب تحریک و خلاقیت لذت خاصی را در او ایجاد می کنند برای مثال، همین که او توانست روی دست و پا بخزد به چیزهایی که با او می غلتند،
علاقه مند می شود. او پشت سرآنها می خزد، می آموزد که آنها را هل دهد و دنبال کند. همین که به طور ارادی اجسام را رها کند دو نوع بازی برای او ممکن می شود. در هشت ماهگی وقتی جسمی زیر یک تکه پنهان شده باشد کودک پارچه را برداشته و برای جسم جستجو می کند. عکس العملی که سه ماه قبل اتفاق نمی افتاد. این کنجکاوی غریزی که کودکان دارند آنان را در آموزش و پرورش یاری می دهد.
کودکان را باید جهت بکارگیری دستان خود برای شناخت اجسام گوناگون تشویق کرد. همه تجارب جدید سرگرم کننده بوده و موجب یادگیری را فراهم می سازند. کودکان با بکارگیری انگشتان و انگشتان شصت خود به طور جداگانه اجسام پیچیده تری را می توانند تجربه کنند.

در اواخر سال اول زندگی، انداختن اتفاقی اجسام جای خود را به پرتاب عمدی اجسام می دهد و همچنین گذاشتن عمدی اجسام در این زمان اتفاق می افتد. توپهای سبک برای پرتاب کردن مجموعه ای از صدفها یا دیگر اشیاء کوچک که کودک می تواند در محفظه گذاشته و مجدداً خالی کند، لذت پایان ناپذیری را در او به وجود می آورد.
بسیاری از یادگیری اولیه با نگاه کردن و تقلید کردن صورت کمی گیرد. نگاه کردن کودک به چگونگی استفاده بزرگترها از دستهایش مهم است. در حالی که مهارتهای او به طور ماهیانه افزایش می یابند. می توان به کودک نشان داد که چگونه برخی کارهای مفید مانند غذا خوردن، شستشوی دستها و درآوردن لباسهایش را خودش انجام دهد.
کودک اولین بار در 8 تا 9 ماهگی می تواند با گرفتن صندلی، میز و امثال اینها بایستد. در این مرحله کودک شخصاً قادر به نشستن از حالت ایستاده نیست، بنابراین بهتر است قبل از اینکه از ایستادن خسته و خشمگین شود بهاو کمک کنیم تا بنشیند. از طریق بازی کردن، حواس کودک تقویت می شود. از جنبه های مهم درک محیط اطراف، درک صداهایی است که در محیط وجود دارد.
بنابراین زنگوله، جغجغه و هر اسباب بازی دیگری از این قبیل می تواند برای کودک مفید باشد. به طور کلی در این سن اسباب بازیهای سبک و صدادار برای کودک مناسب است. اسباب بازیهای کودک باید به نحوی باشد که حواس و حرکات او را هر چه بیشتر به کار بیندازد. اسباب بازیهای که خود کودک بتواند آنها را بسازد و خراب کند مفید است.
بازی به عنوان اصلی مهم برای یادگیری کودکان در نظر گرفته می شود و به همین دلیل خانواده باید بازیهایی را برای کودکان در نظر بگیرند که حواس پنجگانه(لامسه، بویایی، شنوایی، بینایی و چشایی) را در کودکان تقویت کند.


برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: